معرفی کتاب چهار میثاق
دون میگوئل روئیز از نوادگان تولتکهاست. او در کتاب چهار میثاق، اثری برجسته و پرفروش، سعی دارد چهار باوری را آشکار نماید که انسانها را محدود میکند و منجر به از بین رفتن شادیها و ایجاد رنجهای غیرضروری میشود تا رویای مشترک دنیا و انسانها را تغییر دهد.
سرخپوستان تولتِک افرادی آگاه به فطرت و ادراک انسان بودند. آنها جسم و روان انسان را از هم جدا نمیدانستند. کتاب چهار میثاق (The four agreements: a practical guide to personal freedom) دستآورد تجربیات و تفکرات مردی است از تبار سرخپوستان آمریکاى مرکزى که عقاید و باورهای تولتکها را به زبانی ساده و با مثالهای قابل فهم به نسلهای جدید منتقل میکند؛ به این امید که رویای سیاره زمین را تغییر دهند.
به دست آوردن شناختی کامل از خود یا به عبارتی خودشناسی، یافتن راههای رسیدن به خوشبختی و بهتر زیستن و در نهایت رسیدن به درجات والای انسانی، از گذشتههای دور تاکنون دغدغهی مشترک میلیونها انسان در جهان بوده است.
این کتاب ارزشمند به بیان چهار اصل اساسی برای رهایی انسان از این دغدغهها پرداخته است. هنگامی که این اصول را فرا بگیرید و آنها را در زندگی به کار ببرید، قدم به قدم به سوی آزادی، شادی حقیقی، عشق و در نهایت آرامش درونی نزدیک خواهید شد.
در فصل اول، دون میگوئل روئیز (Don Miguel Ruiz) از رویای مشترکى سخن گفته که از طریق نسلهای گذشته به ما منتقل شده است، انسانهایى که در دورههای تاریخی پیش از ما زندگی کردهاند و به ما مىآموزند که چگونه به شیوهى جامعه رویا ببینیم. اما این رویا مطلوب و خواستنی نیست؛ در این رویا، رنج بشر، ترس و مشکلات روحی و عاطفی و … دیده میشود.
در این کتاب ممکن است با دیدن عناوین تصور کنید موضوعاتی تکراری هستند که بارها در مورد آنها شنیده و یا صحبت کردهاید. اما موضوعی که کتاب چهار میثاق را متفاوت کرده نحوه نگاه و نگرش ستودنیه تولتِکها به این موضوعات است. چهار میثاق او عبارتاند از: 1- کلام خود را به گناه آلوده نکنید. 2- هیچ چیز را به خود نگیرید. 3- تصورات باطل را کنار بگذارید. 4- نهایت تلاش خود را برای رسیدن به موفقیت به کار گیرید.
دربارهی تولتِکها:
دون میگوئل روئیز در مقدمهی کتاب میگوید که هزاران سال پیش زنان و مردانی دانا در مکزیک جنوبی زندگی میکردند که به تولتِکها معروف بودند. متخصصان انسانشناسی، از تولتِکها به عنوان یک ملت یا نژاد یاد میکردند، اما در حقیقت آنها هنرمندان و دانشمندانی بودند که با تشکیل جامعهای خواستار کشف و حفظ خرد معنوی و سنتهای کهن شدند. این دسته از افراد در تئوتیهواکان شهر باستانیِ اهرام در خارج از مکزیکوسیتی دور هم جمع میشدند و به عنوان استاد (ناوالها) و شاگرد فعالیت میکردند. شاید برایتان جالب باشد که تئوتیهواکان، به مکانی که «انسان در آن خدا میشود» شهرت دارد!
با گذشت سالهای طولانی، ناوالها به ناچار مجبور شدند که خرد نیاکان آبا و اجدادیشان را پنهان کرده و در خفا از آن نگهداری کنند. فتح قارهی اروپا توسط اروپاییان به همراه سوء استفادهی بیحد و حصر تعدادی از کارآموزان از قدرت شخصیشان، باعث شد که ناوالها این خرد و دانش را از دسترس کسانی که شایستگی استفاده از آن را نداشتند یا ممکن بود قصد سوء استفاده از این خرد و دانش را در جهت رسیدن به منافع شخصیشان داشته باشند، دور نگه دارند.
دانش محرمانهی تولتکها به وسیلهی تبارهای مختلف ناوالها جمعآوری شد و به دیگر نسلها انتقال یافت. با اینکه این خرد و دانش صدها سال در پردهی اسرار پنهان باقی ماند، اما جالب است بدانید که غیبگویان دوران باستان اینطور پیشبینی کرده بودند: «زمانی فرا خواهد رسید و ضرورت بازگرداندن این خرد و دانش به مردم احساس خواهد شد.»
دون میگوئل روئیز را بیشتر بشناسیم:
این نویسنده برجسته در خانوادهاى از شفاگران به دنیا آمد و در یکى از روستاهاى مکزیک تحت تربیت مادرى شفاگر و پدربزرگى شمن یا ناوال بزرگ شد. اعضاى خانواده امیدوار بودند که او سنّت صدها ساله شفاگرى و معلمى را ادامه دهد و دانش مکنونه تولتکها را گسترش داده، به نسلهاى بعد منتقل کند. اما دون میگوئل روئیز که جذب زندگى متجدد شده بود، ترجیح داد به دانشکده پزشکى برود. او تحصیلات پزشکى را به پایان رسانید و در جراحى تخصص گرفت.
در بخشی از کتاب چهار میثاق میخوانیم:
هرآنچه اکنون در این لحظه مىبینید و مىشنوید، چیزى جز یک رویا نیست. شما در این لحظه دارید رویا مىبینید. شما در بیدارى دارید رویا مىبینید.
رویا دیدن فعالیت مهم و عمده ذهن است، و ذهن بیست و چهار ساعت در شبانه روز رویا مىبیند. ذهن رویا مىبیند هنگامى که مغز بیدار است، و همچنین هنگامى که مغز در خواب است. تفاوت در این است که وقتى مغز بیدار است، چهارچوبى مادى موجب مىشود که ما اشیا را به طریق خطى ادراک کنیم. وقتى به خواب مىرویم، دیگر چهارچوب نداریم و رویا تمایل به تغییر مداوم دارد.
موجودات بشرى تمام مدت رویا مىبینند. قبل از تولد ما، انسانهایى که پیش از ما مىزیستند رویایى بزرگ و برونى آفریدند که مىتوانیم آن را رویاى جامعه یا رویاى سیاره زمین بنامیم. رویاى سیاره زمین، رویاى مشترک میلیاردها رویاى کوچکتر و شخصى است که با هم رویاى یک خانواده، رویاى یک جامعه، رویاى یک شهر، رویاى یک کشور و بالاخره رویایى را که همه بشریت را دربر مىگیرد، مىسازند. رویاى سیاره دربرگیرنده تمام قوانین اجتماعى، باورها، مقررات، مذاهب و فرهنگهاى مختلف است که شامل چگونگى اداره حکومتها، مدارس، وقایع اجتماعى و تعطیلات هم مىشود.
ما با توانایى رویا دیدن به دنیا مىآییم و انسانهایى که پیش از ما زیستهاند به ما مىآموزند که چگونه به شیوه جامعه رویا ببینیم. رویاى برونى بشر تعداد بىشمارى قاعده دارد، و هنگامى که فردى متولد مىشود، ما توجه او را جلب مىکنیم و این قواعد را وارد ذهنش مىسازیم. رویاى برونى از پدر و مادر، مدارس و مذهب استفاده مىکند تا به ما بیاموزد که چگونه رویا ببینیم.
اگر قصد خرید کتاب های روانشناسی را دارید این کتاب رو هم در لیست خریدتون قرار بدید و پیشنهاد ما این هست که اگر در زمینه کتاب روان شناسی علاقه به مطالعه دارید مطالعه کتاب هنر رندانه به تخم گرفتن رو هم از دست ندین
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار مترجم
درباره تولتکها
مقدمه: آینه دودى
1: اهلى شدن و رویاى سیاره زمین
2: اولین میثاق با کلام خود گناه نکنید
3: دومین میثاق هیچ چیز را به خود نگیرید
4: سومین میثاق تصورات باطل نکنید
5: چهارمین میثاق همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید
6: راه تولتکها به سوى آزادى شکستن میثاقهاى قدیمى
leila –
حس میکنم خدا آگاهی رو بین همه اقوام حتی در دورترین نقاط کره زمین پخش کرده و بهانه ای برای اشتباه کردن نداریم دقت کنید این باور های سرخپوستی انگار وحی منزل هست و کسی نمیتونه بگه من نمیدونستم راه چیه چاه چیه و بهونه بیاره