نقد و بررسی کتاب ریگ روان + جملات معروف
معرفی
رمان ریگ روان نوشته نویسنده استرالیایی استیو تولتز، یک اثر داستانی گسترده، جاه طلبانه و غیرقابل معذرت خواهی است. در بیش از 600 صفحه ، به زندگی، عشق ها، شکست ها، و پیروزی های گاه به گاه آلدو بنجامین و لیام وایلدر، دو استرالیایی دمدمی مزاج و تیز هوش که دوستی مادام العمر آنها با وفاداری و وفاداری بی حد و حصر مشخص شده است، می پردازد.
سبک نوشتاری تولتز با طنز پوچ، تفسیر اجتماعی روشنگر، و انحرافات فلسفی مکرر برای کاوش در دین، اخلاق، و معنای (یا بی معنی بودن) زندگی مشخص شده است. نثر با شوخ طبعی و مشاهدات تند و تیز در مورد وضعیت انسان می پیچد. مثلا:
“بیشتر لحظات قیامت مانند ساعت های قاصدک بودند – به محض اینکه متوجه آنها شدید، آنها از بین رفتند.”
پول مردم را به اندازه هر داروی قوی احمق می کند و باید در صورت امکان از آن اجتناب کرد. متأسفانه اجتناب از پول تقریباً به اندازه اجتناب از هوا امکان پذیر نبود.»
«مشکلات زیادی در زندگی وجود نداشت که نتوان موقتاً با مرهم عسلی انباشتگی بیمعنایی از بین رفت.»
در همان زمان، Quicksand ریگ روان عمیقاً به روانشناسی و احساسات شخصیتهایش میپردازد، شخصیتهایی که با ظرافت و انسانیتی که فراتر از خصلتها و تمایلات خود ویرانگرشان است، ارائه میشود. آلدو و لیام اغلب کارهای احمقانه، خودخواهانه و آزاردهنده انجام می دهند، با این حال آنها به طرز عجیبی قابل ارتباط و حتی به طرز عجیبی الهام بخش هستند. آنها مانند بقیه ما در طول زندگی دست و پنجه نرم می کنند و به دنبال معنا و هدف هستند.
خلاصه داستان: داستان زیگ زاگ شکست، مرگ، و تلاش برای رستگاری
Quick Sand ریگ روان روایتی پیچیده و غیرخطی با موضوعات داستانی زیادی دارد که در طول داستان ظاهر می شوند و از بین می روند. با این حال، نیروهای محرک طرح، تلاشهای موازی آلدو و لیام برای رستگاری در مواجهه با شکست و از دست دادن هستند.
داستان در دوران مدرن با آلدو آغاز می شود که اکنون 43 سال دارد، پس از از دست دادن خانواده خود در یک تصادف غم انگیز سه سال قبل، بیکار و بی حال است. لیام یک پلیس سابق شرمسار است که برای گربه گم شده یکی از همکارانش آگهی می سازد. آنها در طول سالها از هم جدا شدهاند، اما ارواح گذشته مشترکشان با هم پیوند خوردهاند.
داستان سپس به دوران کودکی آنها در استرالیای دهه 1970 بازمی گردد. آلدو توسط پدر خیانتکار مزمن خود، یک کلاهبردار کوچک به نام بنی بزرگ می شود، در حالی که لیام به دلیل بیماری مادرش و غیبت پدر، عمدتاً بدون نظارت بزرگ می شود. آنها دوستی عمیقی را ایجاد می کنند که با شوخ طبعی، بزهکاری و تشنگی برای شیطنت مشخص می شود.
در سال های نوجوانی، آلدو دوست دخترش استلا را باردار می کند، درست زمانی که مادر لیام از دنیا می رود. آنها برای یافتن شغل و حمایت از خانواده های جوان خود، مدرسه را رها می کنند، اما همچنان به گرفتن یک رشته تصمیمات ضعیف که ناشی از بی پروایی و ناپختگی عمومی آنهاست، ادامه می دهند.
آلدو و استلا نوزاد خود را در شرایطی غم انگیز از دست می دهند و آلدو را در افسردگی عمیق فرو می برند و استلا وسایل خود را برای رفتن به دانشگاه جمع می کند. لیام با معشوقهاش هیدر ازدواج میکند اما به عنوان یک پدر جوان مبارزه میکند و برای گذران زندگی به جنایات کوچک روی میآورد. آنها در این دوره از هم دور می شوند و هر کدام به شیوه های نامتعارف خود با از دست دادن و چالش های بزرگسالی دست و پنجه نرم می کنند.
داستان سپس با آلدو و لیام شروع می شود که دوستی خود را در جوانی احیا می کنند و نقشه ای مشکوک برای قاچاق کت های چرمی به استرالیا برای حل مشکلات مالی خود در نظر می گیرند. این طرح ابتدا موفق می شود، اما سپس به خطا می رود و لیام را در مشکل قانونی قرار می دهد که به حرفه پلیسی او پایان می دهد. در همین حال، کسب و کار اسباب کشی آلدو شروع به رشد می کند و در نهایت به او امکان ثبات و راحتی را می دهد.
پس از اینکه لیام شغل خود را از دست می دهد، ازدواج او خراب می شود و به اوج خود می رسد که هدر دو دختر آنها را می گیرد و او را ترک می کند تا زندگی جدیدی را در آمریکا آغاز کند. زندگی آلدو پس از یک سری اتفاقات غم انگیز که او را از خانواده و هدف محروم می کند، شروع به مارپیچ رو به پایین می کند. لیام می ماند تا تکه های روح درهم شکسته دوستش را جمع کند.
بخش آخر ما را به آلدو و لیام در 40 سالگی بازمی گرداند که هنوز با شکست و باخت دست و پنجه نرم می کنند اما شروع به یافتن مسیرهای آزمایشی رو به جلو کرده اند. آنها طرح مشکوک جدیدی را طراحی می کنند – قاچاق آثار هنری جعلی به کشور – که به نظر می رسد برای موفقیت آماده است تا زمانی که یک پیچ پیش بینی نشده سرنوشت آنها را نامشخص می گذارد. اما در پایان امیدی نیز وجود دارد که این دو روح سرکوبناپذیر، که در کنار هم بسیار درد ها و شکست هارا تحمل کردهاند، در نهایت ممکن است نوعی رستگاری را در آن سوی همه اشتباهات خود کشف کنند.
خواندنی مهیج، خنده دار و تأمل برانگیز
Quick Sand ریگ روان رمانی درخشان و ژانر است که برداشتی عمیقاً طنزآمیز و در عین حال دلسوزانه از تجربه انسانی ارائه می دهد. در حالی که طول این پروسه نیاز به صبر دارد، پاداش یک تجربه خواندن است که شبیه هیچ چیز دیگری نیست. تولتز یکی از تخیلی ترین، آموزنده ترین و به طرز عجیبی نشاط آورترین کتاب هایی را که در این سال ها خوانده ام ساخته است. برای هر خوانندهای که به دنبال فراری فکربرانگیز و در عین حال سرگرمکننده از زندگی روزمره است، ریگ روان این فرار ایدهآل را میسازد. به طور کلی، این برداشتی دلخراش، خنده دار و به طرز عجیبی رستگارانه از وجود انسان با تمام پیچیدگی گیج کننده آن است. بسیار توصیه میکنم .
برخی از موضوعات بررسی شده در ریگ روان
• دوستی و وفاداری. دوستی مادام العمر بین آلدو و لیام قلب داستان است. با وجود فراز و نشیبها، اشتباهات و خیانتهای فراوان، پیوند آنها پایدار است. این کتاب بررسی می کند که چگونه دوستی واقعی با مشکلات زندگی مقابله می کند.
• باخت و فاجعه. آلدو و لیام هر دو با از دست دادن دردناک عزیزانشان از جمله مرگ اعضای خانواده و فروپاشی روابط دست و پنجه نرم می کنند. این کتاب با این موضوع دست و پنجه نرم می کند که چگونه انسان ها در مواجهه با دنیایی آشفته و بی تفاوت با رنج ها کنار می آیند.
• جستجوی معنا و هدف. آلدو و لیام هر دو برای یافتن مسیر، تحقق و معنای زندگی خود تلاش می کنند. این جست و جوی اگزیستانسیال بخش زیادی از روایت را به پیش می برد. این کتاب پیشنهاد میکند که ایجاد هدف یک عمل اراده و تخیل فردی است.
• مرگ و میر و وضعیت انسان. ریگ روان مکرراً به تأملات فلسفی در مورد زندگی، مرگ، دین، اخلاق، و معنای انسان بودن می پردازد. این کتاب هم با کمدی و هم تراژدی تجربه انسانی دست و پنجه نرم می کند.
• جامعه و فرهنگ. این کتاب تفسیرهای اجتماعی در مورد جنبه های مختلف جامعه و فرهنگ استرالیا از جمله آموزش، اشتغال، اقتصاد، مذهب و غیره ارائه می دهد. این حماقت و ضعف های انسانی را که جوامع را در بر می گیرد، به سخره می گیرد.
• اراده و مسئولیت آزاد. شخصیتهای بازی ریگ روان مستعد تصمیمگیریهای بد و خرابکاری هستند. این کتاب بررسی میکند که چقدر از شکست و بدبختی انسان ناشی از شرایط غیرقابل کنترل است و چقدر از طریق انتخابهای بد و بیاحتیاطی قابل اجتناب است. به این فکر می کند که اراده آزاد به کجا ختم می شود و مسئولیت پذیری کجا آغاز می شود.
• گناه و رستگاری. بسیاری از شخصیتهای بازی ریگ روان به شیوههای خودخواهانه، غیراخلاقی و مخرب رفتار میکنند، در عین حال به دنبال بخشش و فرصتهای دوم هستند. این کتاب به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه مردم با پشیمانی دست و پنجه نرم میکنند و سعی میکنند تا نسخههای بهتری از خود شوند، حتی اگر همچنان به زمین خوردن ادامه دهند. رستگاری به جای یک مقصد به عنوان یک سفر به تصویر کشیده می شود.
اینها برخی از مضامین اصلی هستند که در ریگ روان جریان دارند و به داستان گسترده حس انسجام و هدف می بخشند. این کتاب نوعی مراقبه بزرگ در مورد انسان بودن از طریق زندگی عجیب آلدو بنجامین و لیام وایلدر ارائه می دهد.
نکات مثبت:
• طنز و شوخ طبعی درخشان. تولتز چشمی طنزآمیز تیغی دارد و با مشاهدات هوشمندانه اش در مورد طبیعت انسان و جامعه،
• شخصیت های پیچیده و مرتبط. آلدو و لیام علیرغم بسیاری از ایرادات و تصمیمات بدشان، همچنان انسانی و قابل ارتباط هستند. تولتز شخصیتهای پیچیدهای را خلق میکند که همدلی و هم ناامیدی را برمیانگیزد.
• عمق فلسفی. با همه طنز و پوچی اش، عمیقاً با سؤالات فکری درباره زندگی، مرگ، اخلاق و معنا دست و پنجه نرم می کند. غذای کافی برای تفکر فراهم می کند.
• طرح خلاق. در حالی که این طرح عجیب و غریب و غیرخطی است، همچنان جذاب و پر از شگفتی است. تولتز انتظارات را زیر و رو می کند و شما را به حدس زدن ادامه می دهد که داستان ممکن است به کجا برسد.
• نثر گیرا. تولتز استعدادی برای نثر زنده و غنایی دارد که داستان طولانی و سرگردان را بسیار خواندنی می کند. شیوه نگارش او نوعی پیشرانه ریتمیک به کتاب می دهد.
نکات منفی:
• بیش از حد طولانی و سرگردان. در بیش از 600 صفحه، ریگ روان سریع می تواند احساس بیش از حد و خود افراطی کند. رشتههای ساده طرح و عدم تمرکز ممکن است صبر برخی از خوانندگان را آزمایش کند.
• قدم زدن ناهموار. کرونولوژی شروع-ایست و انحرافات مکرر سرعت و ریتم را مختل می کند. برخی از بخش ها کشیده می شوند در حالی که برخی دیگر خیلی سریع فشرده می شوند. قدم زدن می تواند از تعادل و پالایش بیشتری استفاده کند.
• شخصیت های دوست نداشتنی. آلدو و لیام کارهای احمقانه، غیرمسئولانه و آزاردهنده زیادی انجام میدهند که گاهی اوقات همدردی با آنها دشوار است. رفتار بد آنها ممکن است برخی از خوانندگان را از خود دور کند.
• پایان نامرتب. پس از صدها صفحه سرمایهگذاری روی شخصیتها و تلاشهای آنها برای هدف، نتیجهگیری باز ممکن است برای برخی رضایتبخش یا ناقص به نظر برسد. وضوح بیشتر در مورد سرنوشت آلدو و لیام ممکن است به کتاب پایان قوی تری بدهد.
• دامنه محدود. ریگ روان به قدری روی زندگی آلدو و لیام تمرکز می کند که در مقایسه با دنیای اطراف احساس می کند که توسعه نیافته است. یک دامنه وسیع تر می تواند زمینه و غنای مفیدی را اضافه کند.
بنابراین به طور خلاصه، در حالی که ریگ روان سریع دارای نقاط قوت قابل توجهی است، به ویژه در حول نثر درخشان، طنز نافذ، و عمق فلسفی، طولانی بودن بیش از حد، سرعت نامناسب، شخصیت های نامطلوب، پایان نامرتب، و دامنه محدود نقاط ضعف قابل توجهی هستند که ممکن است تجربه خواندن را کاهش دهند، به خصوص. برای برخی از مخاطبان اما برای خوانندگانی که به دنبال یک فرار تخیلی، فکر برانگیز و به طرز عجیبی تکان دهنده هستند، ریگ روان چیزهای زیادی برای ارائه دارد.
جملات معروف کتاب ریگ روان استیو تولتز
- آلدو، تویی که همیشه آدمی اشتباه بودی با لباس اشتباه که با لحنی اشتباه چیزی اشتباه میگفتی در جا و زمانی اشتباه خطاب به آدم یا آدم هایی اشتباه همواره با حسی از جایزالخطا بودن…
- حالا که اینترنت داریم دیگه نمی تونیم بگیم “تو هنوز هیچی ندیدی” چون همه، همه چیز رو تا سن دوازده سالگی دیدن.
- استعداد به کار گرفته نشده به روح فشار می آره.
- اغلب پلیس ها کتک خورده های مظلومی هستند در آرزوی انتقام یا چاخان های حقه باز ریاکاری با رویای قدرتی مرگبار.
- به خاطر آوردن گذشته شبیه تماشا کردن یه فیلم هالیوودیه، محاله توش ببینی شخصیت ها برن توالت.
- کله خر بازی هم بعد از مدتی یکنواخت می شود.
- گوش کن استلا، هر بار می شنوم یه نفر چهل سال تک همسر باقی مونده یاد آدمی می افتم که یه تخم مرغ گذاشته رو سرش و هزار کیلومتر را رفته و اسمش تو کتاب رکوردهای گینس ثبت شده. با خودم می گم بارکالله به استقامتت، ولی واسه چی همچین غلطی کردی؟
- بزرگ ترین ترس من این است که وقتی در حمام هستم یکی بیاید خانه ام دزدی
- مردم فوری یک خودکشی را تراژیک می دانند ولی ده ها سال درد و رنج روحی غیرقابل تحمل را که منجر به خودکشی شده در نظر نمی گیرند.
- بعضی خاطرات شبیه چاله های آبی هستند که هیچ وقت بخار نمی شوند.
- اگه تو یه پیاده روی هزار کلیومتری یه ترک باشه قد یه پا، پای من میره توش.
- من بارها زنبور قورت داده م. و سالی حداقل دو بار یه پرنده می خوره به سرم. همیشه وقتی دارم سر یکی داد می زنم می خورم زمین. وقتی پیانو می زنم محاله درش رو انگشت هام بسته نشه. امکان نداره شب بخوام از رو ریل قطار رد بشم و یهو یه قطار بوق زنان نیاد طرفم، محاله موقع رد شدن از وسط محوطه ی چمن فواره ها کار نیفتن. هر نردبانی ازش رفتم بالا یه پله ش زیر پام شکسته. محاله ممکنه روز تولدم مریض نشم. هر بار سفر می کنم یه روز بعد از جشن می رسم به شهر. آخه آدم ممکنه به چندتا زن چاق بگه باردار شدنت مبارک؟
- کورها شنوایی فوق العاده ای دارند و کرها بویایی بی نظیری. فلج ها چه به دست می آورند؟
- با سوتومو یاماگوچی یاماگوچی بیشتر از هر انسان دیگری احساس نزدیکی می کنم، بدبخت بدشانسی که یک سفر کاری رفت به هیروشیما درست موقعی که بمب اتمی منفجر شد و بعد برگشت به ناگازاکی و به محض رسیدنش بمب دوم افتاد.
- قانون تخطی ناپذیر همیشه همین بوده، وقتی به آرزویت می رسی که دیگر خیلی دیر شده.
- شاید دلیل نمردنم این باشه که قبلا مرده م.
- واقعیت این است که آدم تا حدی می تواند از خود و زمانی که در اختیار دارد مایه بگذارد، بعدش باید دوستانت را روی صخره های سرد تنها بگذاری. کارهای دیگری داری.
- هر روز که زنده بیدار می شوی فاتحی، برو و غنایمت را طلب کن.
اگر قصد خرید رمان های زیبا را دارید میتوانید به دسته بندی سایت هشتگ کتاب مراجعه نمایید برای خرید کتاب معرفی شده روی قسمت زیر کلیک نمایید .
.
.
.
.
.
.
.
.
یک نظر در “نقد و بررسی کتاب ریگ روان + جملات معروف”