حق ندارید فقیر باشید. «کاترین پاندر» اینجاست تا در کتاب «قانون توانگری» تمام رمز و رازهای داشتن زندگی پر از ثروت و نعمت را به شما بیاموزد. از دید پاندر همه باید ثروتمند باشند، چون حق هر انسانی است که در رفاه و آسایش زندگی کند. برای ثروتمند شدن لازم نیست شرافت و اعتبار شخصیتی خود را قربانی کنید. راههای خیلی سادهتری هم وجود دارد. کافیست به جای فقر، به ثروت فکر کنید. بهزودی میبینید که چطور زندگی متحول میشود و درهای نعمت و ثروت به رویتان باز میشود. فراموش نکنید که همهی شما پسران و دختران پادشاهی بزرگ هستید، منتها کمی بدشانسی آوردهاید و تاج و تخت ندارید. مثل یک شاهزادهی قدرتمند و ثروتمند فکر کنید تا زندگیتان هم همانقدر سرشار از نعمت و خوشبختی شود.
معرفی کتاب قانون توانگری
داستانهای واقعی و تجربیات شخصی نویسنده بخش زیادی از این کتاب را تشکیل میدهد. پس میتوانید مطمئن باشید که با کتابی تجاری و تبلیغاتی سروکار ندارید. حرفهای این کتاب چیزی فرای شعارهای همیشگی روانشناسان و مربیان مثبتاندیشی است. همین که بدانید نویسنده زن جوانی است که همسرش را از دست داده و حالا باید با فقر و تنگدستی از پسر کوچکش مراقبت کند، خودش بخش زیادی از شک و تردید راجعبه این کتاب را از بین میبرد. پاندر با فکر این که تا ابد محکوم به زندگی در فقر است، پسرکوچولویش پابرهنه آوارهی کوچه و خیابان میشود، و دیگر روز خوش نمیبینند، در برزخی وحشتناک زندگی میکرد. او پانزده سال، تمام کتابفروشیها را زیر و رو میکرد تا بتواند کتابی پیدا کند که رازهای کوچک و ممکن ثروتمند شدن را به او بگوید. اما چنین کتابی وجود نداشت. او آنقدر به این موضوع و قدرت درونی ذهن خودش فکر کرد تا راه اندیشهی توانگر را پیدا کرد. به محض این که ذهنیت او نسبت به ثروت و پول تغییر کرد، همه چیز عوض شد و زندگی هم روی دیگر خودش را نشان داد. اینجا بود که پاندر پس از مدتی تصمیم گرفت هرچیزی که در این مسیر دشوار یاد گرفته را بنویسد تا اگر روزی کسی به همان جایی رسیده، که او رسیده بود، بتواند با خواندن این کتاب، خیلی زودتر و آسانتر به نتیجه برسد. در کتاب قانون توانگری، نویسنده براساس تجربیات خودش چیزهایی را یادآوری میکند که شاید تابهحال بارها شنیدهاید، اما از کنار آنها ساده گذشتهاید. او تمام مسائل مربوط به ثروتمند شدن را بررسی میکند. ضمن این که تمام اقشار فرهنگی و اجتماعی جامعه را در دیدگاههای مختلف ثروت در نظر میگیرد.
فقر گناه است، گناهکار نباشید. پاندر در این کتاب یادآوری میکند که به خاطر همین فقر است که زندانها پر از مجرم است، و کوچه و خیابانها پر است از کودکان معصومی که به احتمال خیلی زیاد آیندهی چندان خوب و خوشی در انتظارشان نیست. جالب اینجاست که انسانی وجود ندارد که نخواهد ثروتمند و توانگر باشد. اگر چنین کسی را دیدید، مطمئن باشید آدم نابهنجاری است. او همان کسی است که نظم سیستم زندگی اجتماعی و تلاشهای دیگران برای داشتن زندگی بهتر را به هم میزند. از دید این نویسنده، فقر ابزاری برای سیاستمداران و حاکمان است که به وسیلهی آن میتوانند، مردم را کنترل کنند. روش سادهای است، اما در طولانیمدت میتواند از انقلابهای مردمی جلوگیری میکند. آنها به نوعی با سوء استفاده از این موضوع، فرهنگ فقر و سادهزیستی را طوری میان مردم رواج دادهاند که مردم فکر میکنند هرقدر در نکبت و بدبختی بیشتری زندگی کنند، انسانهای درستکارتری خواهند بود. اما امروز دیگر همه میدانیم که اینطور نیست. حتی خدا هم به موسی میگوید: «خدای خود را به یاد داشته باش، چون اوست که به تو قدرت میدهد تا توانگر شوی». به اعتقاد نویسنده، خدا این دنیا را آفریده تا همه بتوانند از نعمتهای آن بهره ببرند و زندگی خوب و خوشی داشته باشند. پاندر میگوید که زمان حال یکی از بزرگترین فرصتهایی است که درحال حاضر دارید. گذشته را از دست رفته بدانید. آینده هم که هنوز نیامده است. پس تنها امکاناتی که دارید زمانِ حال و قدرت ذهنتان است. جیبهای خالی خود را فراموش کنید و فقط به این فکر کنید که با این امکاناتی که دارید، چه کارهایی میتوانید انجام دهید.
به اعتقاد نویسنده در راه ثروتمند شدن لازم نیست اصول شخصی خود را زیرپا بگذارید. از نظامهای سرمایهداری و پولهای کلانِ در گردش دل خوشی ندارید، از مادیات بیزار هستید و ترجیح میدهید زندگی درویشی خود را داشته باشید، معنویات جایگاه خیلی مهمتری در زندگیتان دارد. تمام اینها قابل درک است. مجبور نیستید قواعد خود را زیرپا بگذارید و طوری زندگی کنید که ارزشهایتان را زیر سوال ببرید. روشهای شرافتمندانهی زیادی برای ثروتمند شدن وجود دارد که هیچ کدام جدا از زندگی معنوی و پرافتخار شما نیستند. مهمترین نکته این است که همه چیز از درون شما ریشه میگیرد. پس جای نگرانی نیست. فقط به قدرت ذهن و فکر خود ایمان بیاورید تا تغییرات را در زندگی ببینید و شگفتزده شوید.
درباره نویسنده
کاترین پاندر نویسنده و روحانی آمریکایی است که پس از دوران جنگ جهانی دوم، زندگی سخت و دشواری تجربه کرده است. با این که پاندر کشیش بسیار درستکاری است، باز هم به این اعتقاد دارد که ثروت و قدرت از آدمها، انسانهای بهتری میسازد. پاندر همان کسی است که تاکنون توانسته زندگیهای افراد زیادی را متحول کند. بسیاری از زنان و مادران مجرد او را الههی آرامش، ثروت و خوشبختی میدانند و حرفهایش را الگوی زندگی خود قرار میدهند. او با همراه کردن دین و دنیا توانسته جزو معدود افرادی باشد که آسایش دو عالم را برای مردم فراهم کرده است. «از دولت عشق»، «قدرت دعا» و «چشم دل بگشا» از کتابهای معروف این نویسندهی بزرگ است که در ایران بارها ترجمه شده است.
ترجمه کتاب قانون توانگری
بهتر از «گیتی خوشدل» کسی نمیتوانست این کتاب را ترجمه کند. تحصیلات آکادمیک در رشتهی ادبیات انگلیسی در کنار علاقه عرفان و روانشناسی، باعث شده این مترجم بزرگ آثار ماندگار و تاثیرگذاری در زمینهی خودپروری، اندیشهی مثبت و روانشناسی ترجمه کند. ترجمهی این کتاب خیلی روان و خوشخوان است. نه نویسنده و نه مترجم اصراری روی قلمفرسایی و استفاده از اصطلاحات تخصصی ندارند. رسالت آنها این است که کتابی در اختیار مخاطب بگذارند که بتواند عمیقترین آموزهها را با سادهترین زبان به آنها بیاموزد. خوشدل با انتشار کتاب «چهار اثر از فلورانس اسکاول شین» به محبوبیت و شهرت زیادی رسید. او تاکنون آثار دیگری هم از نویسندگان بزرگ دنیا مانند «اریک فروم»، «هفت عادت مردمان موثر»، «قانون شفا»، «حکایت دولت و توانگری» و… ترجمه کرده است.
بخشی از کتاب قانون توانگری
پزشکی را میشناسم که میگوید اگر مشکلات مالی نبود، مطب او همیشه خالی میماند. زیرا بیشتر مردم به علت نگرانی و فشار و تنش مالی بیمار میشوند. او میگوید بیشتر بیمارستانهای روانی پُر از بیمارانی است که سالها زیرِ فشار مالی بودهاند و این تنش، ذهن و جسم آنها را از کار انداخته است. چنین برآورد کردهاند که نُه دهم بیماریهای انسان، ناشی از فشار و محنت و نکبت زاییده از فقر است. بیایید این اندیشه را که فقر از فضایل است، یکسر کنار بگذاریم. فقر گناهی معمول و مشترک است. اگر با تنگنا و تنگدستی زیستهاید، در تباهی به سر بردهاید. این نیز یکی دیگر از حقایق تکاندهنده دربارهی توانگری است. اما لازم نیست به زندگی در تباهی مالی ادامه بدهید. زیرا این مساله راه حل دارد. کتاب مقدس سرشار از وعدههایی غنی و شکوهمند دربارهی توانگری است. این حق انسان است که توانگر و دولتمند و صاحب همهی نعمتها باشد. زیرا انسان فرزند خداست و توانگری، میراث الهی اوست. آفریدگارتان شما را توانگر می خواهد! این نیز یکی دیگر از حقایق تکاندهنده درباره توانگری است.
همه ما چون مغناطیس هستیم! و درمقام مغناطیس لازم نیست کامیابی و توانگری را به زور به سوی خود بکشانید. میتوانید به جای پرسه زدن در پریشانی و فشار و انتقاد و اضطراب و افسردگی و عدم بخشایش و حس تملک که همه گونه بدبختی و مشکل و شکست را به خود جذب میکند، آن جایگاه ذهنی وجدآمیز و امید و انتظار توانگرانه را در خود بیافرینید که همه موهبتهای نیکوی عالم را شتابان به سوی شما میکشاند.
از آنجا که میتوانید صاحب معادلهای محسوس و نامحسوس همه چیزهایی باشید که جسورانه برمیگزینید با ذهن به تشعشع آن میپردازید، پس هیچ چیز را جدا یا بیرون از خود نپندارید. از این اندیشه دست بکشید که مردم و اوضاع و شرایط قادرند شما را بیازارند یا آسیب برسانند. این دریافت را آغاز کنید که هیچ چیز نمیتواند میان شما و موهبتی که جسورانه در ذهن خود برمیگزینید و از طریق اندیشهها و احساسها و کلام و انتظارهایتان بازمیتابانید، بایستد. ذهنا برگزینید و بازبتابانید. قلبا برگزینید و بازبتابانید. پیوسته و ناگسسته برگزینید و بازبتابانید.
خانمی اخیرا برایم تعریف کرد که از وقتی که آگاهانه اندیشهی توانگر را در خود بیدار کرده است همهی افراد خانوادهاش برکتهایی شگفت بدست آوردهاند؛ همسرش چندین بار اضافه حقوق گرفته است. برادرش رئیس شرکتی شده است که در آن کار میکند. دو خواهرش با حقوق ماهیانهای کمنظیر بازنشسته شدهاند. خواهری دیگر در ادارهاش صاحب مقامی شده است که تاکنون زنی صاحب آن مقام نشده بود. برادری دیگر مدیرعامل شرکتش شده است. خمیرمایهای اندک، قرص نانی چنین کامل برای این خانواده به ارمغان آورده است.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه: از آسمان برای شما گرد طلا میریزد!
فصل اول: حقیقت تکاندهنده دربارهی توانگری
فصل دوم: قانون اصلی توانگری
فصل سوم: قانون خلاء
فصل چهارم: قانون خلاقیت
فصل پنجم: قانون تخیل
فصل ششم: قانون توانگری و فرمان
فصل هفتم: قانون افزایش
فصل هشتم: قانون توانگرانه و مرفه
فصل نهم: کار، راهی قدرتمند برای توانگری
فصل دهم: استقلال مالی
فصل یازدهم: قانون محبت و خیرخواهی
فصل دوازدهم: قانون دعا
فصل سیزدهم: قانون اعتمادبهنفس
فصل چهاردهم: قدرتهای خارقالعادهای که در شما هست!
فصل پانزدهم: قدرتهای ویژهای که برای توانگری دارید!
قانون شانزدهم: قانون پشتکار و مداومت
فصل هفدهم: با قروض چه باید کرد؟
فصل هجدهم: تندرستی و اندیشه توانگرانه
خاتمه: وقتی طلا از آسمان بر زمین نشستاگر قصد خرید کتاب های موفقیت مالی را دارید کتاب قانون توانگری را حتما در لیستتان قرار دهید .
محمدرضا ۱۳۷۸ –
ترجمه گیتی خوشدل این کتاب عالی بود