کتاب آنا کارنینا اثر لئو تولستوی | 2 جلدی

(دیدگاه کاربر 1)

قیمت اصلی: 440,000 تومان بود.قیمت فعلی: 280,000 تومان.

«خانواده‌های خوشبخت همه مثل هم هستند، اما خانواده‌های بدبخت هرکدام بدبختی خاص خودشان را دارند.»

همین مقدمه برای معرفی کتابی شاهکار کافی است. داستانی که از عشق و خیانت روایت می‌کند. کتاب پرفروش در تمامی دوران و اثری فاخر از لئو تولستوی. آنا کارنینا داستانی زنده که از دل ادبیات روسیه بر خواسته است. رمانی بی‌نظیر که شما را وادار می‌کند تا سطر پایانی همراه نویسنده و تک به تک شخصیت‌های داستان باشید.

داستان عشق، بلا و یا پاداشی که نگاه شما را به اطراف تغییر خواهد داد.

برای توضیحات بیشتر در مورد این رمان شاهکار به پایین صفحه بروید و برای ثبت سفارش روی دکمه افزودن به سبد خرید کلیک کنید .

خرید کتاب آنا کارنینا با ارسال رایگان در هشتگ کتاب

اگر اولين بار است که از هشتگ کتاب سفارش مي دهيد هزينه ارسال تان را مهمان ما هستيد و ارسال شما رايگان ميباشد .

ارسال رایگان برای خرید اول شما

با افتخار هزینه ارسال اولین سفارش کتاب تان را مهمان ما هستید ! 

خرید کتاب با ترجمه روان از بهترین ناشران

لذت خرید کتاب با ترجمه ای روان از بهترین ناشران را با ما تجربه کنید 

توضیحات

کتاب آنا کارنینا، داستان عاشقانه یک زن

 هدف این متن این است که شما را با یکی از معروف‌ترین کتاب‌های تاریخ ادبیات آشنا کند و خلاصه کتاب را در اختیارتان قرار دهد. کتاب آنا کارنینا (anna Karenina) با داستان یک خیانت و پشیمانی بعد از آن آغاز می‌شود. «آبلونسکی» به همسرش «دالی» خیانت می‌کند و برای مدتی درگیر روابط نامشروع می‌شود و تمام تلاش خود را کرده تا بخشیده شود. در این میان «آنا» قرار است پیش آن‌ها، مدتی مهمان شود. استپان آرکادیچ آبلونسکی از خبر آمدن خواهرش به شدت خوشحال می‌شود چرا که وی تنها کسی است که می‌تواند دالی را برای برگشت به روزهای گذشته راضی کند. اما شخصیت اصلی داستان اصلا این زوج نیستند. همان‌طور که از نام کتاب مشخص است، داستان را آنا به پیش می‌برد و در کنار او شخصیت‌های اصلی دیگری هم حضور دارند.

آنا با قطار می‌رسد. او در سفر با خانمی آشنا می‌شود که به دیدار پسرش می‌آید. «ورونسکی» پسری جوان و زیبارویی است که به استقبال مادرش آمده است. ورنسکی هنگامی که آنا را در ایستگاه قطار می‌بیند محو زیبایی او می‌شود اما آنا همسر مردی قدرتمند و معروف است و یک پسر ۸ ساله دارد. زندگی آرام و به ظاهر زیبا ولی خالی از عشق. همسر آنا مردی از مقامات سن‌پترزبورگ است و حدود ۲۰ سال با آنا اختلاف سنی دارد؛ با این حال آنا همواره با او با احترام و ادب بسیار زیادی رفتار می‌کند.

دیدارهای آنا با ورونسکی جوان بیشتر و بیشتر می‌شود. تا جایی که این دو دلداده‌ی یکدیگر می‌شوند. آنا در پی این عشق از پسر و همسر خود دست می‌کشد. اما این تمام ماجرا نیست.

طرف دیگر داستان «لوین» است که عاشق خواهر دالی شده است و تمام تلاش خودش را در طی این داستان می‌کند تا به او برسد. در خلال این رمان، خواننده درگیر سه داستان عشقی می‌شود. اما برای اینکه در جریان سرنوشت هریک قرار بگیرید، بهتر است کتاب را با دقت مطالعه کنید.

آنا کارنینا، جسور اما محکوم

آنای کتاب لئو تولستوی، یک شخصیت عصیانگر در برابر جامعه‌ی سنت زده است. آنا اگر مهم‌تری شخصیت کتاب‌های داستانی نباشد قطعا یکی از ۳ رمان برتر است. ایستادگی او در مقابل سختی‌هایی که با آن‌ها مواج شد و ترد شدنش از جامعه، از او فردی پیشرو ساخت. این شهرت تا جایی پیشرفت که در کتاب‌های دیگر هم شاهد اشاره‌ی مستقیم و حتی غیر مستقیم به او هستیم.

ناباکوف درباره‌ی آنا این‌طور می‌نویسد: «آنا فقط یک زن، فقط نمونه‌ای درخشان از زنانگی نیست، او زنی است که سرشت اخلاقی‌اش کامل و محکم و مهم است؛ همه چیز شخصیت او برجسته و چشمگیر است و همین در عشق او نیز صدق می‌کند. نمی‌تواند همچون شخصیت دیگر کتاب، پرنسس بتسی، خود را به رابطه‌ای پنهانی محدود کند. سرشت صادق و پرشورش، مخفی‌کاری و تظاهرکردن را برایش محال می‌کند. او اِما بوواری [شخصیت اصلی کتاب مادام بوواری] نیست، خیال‌بافی شهرستانی، دخترکی حسرت به دل که از دیوارهای ویران دزدانه به بستر فاسق‌های قابل تعویضش برود. آنا تمام زندگی‌اش را به پای ورونسکی می‌ریزد، به جدایی از پسر دلبندش رضایت می‌دهد و به خارج می‌رود تا با ورونسکی ابتدا در ایتالیا و بعد در ملک روستایی او در روسیه مرکزی زندگی کند، با آنکه در چشم محفل بی‌اخلاق او، این رابطه «علنی» بر او انگ زن بی‌اخلاق می‌زند.»

این کتاب فوق‌العاده، داستانی واقع گرا دارد و از خیانت، عشق، ازدواج، طبقه اشراف روسیه و جدال بین زندگی شهری و روستایی می‌گوید.

در باب کتاب آنا کارنینا

آنا کارنینا، کتاب پرفروش و معروف از رمان‌های روسی است. کتابی است که علاوه بر دوست داشتن، از هویت، اخلاق و مذهب هم روایت می‌کند. اتفاقاتی که در کتاب میفتد مربوط به قرن نوزدهم است اما مسائل و دغدغه‌هایی که در آن مطرح شده است حتی امروزه هم بسیار به چشم می‌خورد و همین مورد است که این کتاب را به یکی از شاهکارهای جهان تبدیل کرده است.

برخی منتقدان این کتاب را بهترین رمان تاریخ ادبیات دانسته و همیشه در بین ده رمان برتر جهان حضور داشته است. لئو تولستوی بعد از خلق سه شاهکار ادبی و اتمام آنا کارنینا به دلایل عقیدتی دست از نوشتن رمان برداشت و جستارهایی در باب اخلاق می‌نوشت. ناباکوف از واقعه‌ای حیرت‌انگیز از خود نویسنده می‌گوید که: در یک روز ملال‌آور در دوران پیری، سال‌ها بعد از اینکه دیگر دست از رمان‌نویسی کشیده بود، کتابی را برداشت و از وسطش شروع به خواندن کرد و به آن علاقه‌مند شد و خیلی از آن خوشش آمد و بعد به عنوان کتاب نگاه کرد؛ این را دید: آنا کارنینا، نوشته لئو تولستوی.

لئو تولستوی، نویسنده‌ای از قلب تاریخ ادبیات

عارف، نویسنده، فیلسوف و فعال سیاسی روس، لئو تولستوی. صرفا اشاره به نویسنده بودن این مرد بزرگ، در حقش کم لطفی به حساب می‌آید. او بارها نامزد دریافت جایزه‌ی نوبل در ادبیات و صلح شده است. وی مردی پرطرف‌دار و البته در زمان حیاتش سرشناس بوده است تا جایی که برای یادبود او سکه‌ی طلا ضرب کرده‌اند ولی از مشخصه‌های اصلی او ساده زیستی در عین شهرت و دارایی بوده است. وی از پایه گذاران دبستان در روستاهای روسیه بود.

از سایر آثار او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • جنگ و صلح
  • به یک دیگر محبت کنید
  • رستاخیز
  • حاجی مراد
  • مرگ ایوان ایلیچ و …

بعد کتاب آنا کارنینا چه کتابی بخوانیم؟

  • کتاب غرور و تعصب از جین آستین: یک داستان عاشقانه‌ی کلاسیک و خواندنی. این کتاب نیز از شاهکارهای ادبیات داستانی به حساب می‌آید و از علاقه‌ی بزرگ روایت می‌کند.
  • دختری که رهایش کردی از جوجو مویز: این کتاب در بین شاهکارهای جهان ادبیات نیست اما جز پرفروش‌ترین‌ها است. داستانی متفاوت از سرگذشت دو زن در دو عصر متفاوت که یک نقاشی این دو را به هم ارتباط می‌دهد.
  • ربه‌کا از دافنه دوموریه: داستانی عادی از یک خواستگاری غیرمنتظره مردی جذاب و معروف از یک خدمتکار. این کتاب خواندنی دز همان سال انتشار برنده‌ی جایزه‌ی ملی کتاب امریکا شد.

کتاب آنا کارنینا برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به ادبیات داستانی علاقه‌مند هستید و از خواندن شاهکارهای عاشقانه لذت می‌برید، بی‌شک آنا کارنینا از بهترین انتخاب‌های شما خواهد بود.

در بخشی از کتاب آنا کارنینا می‌خوانیم …

دوست عزیز آیا شما این‌ها را عشق می‌دانید؟ آیا تصور می‌کنید او راست می‌گوید؟ شما او را عفو کرده‌اید و من هیچ مخالفتی ندارم که باز هم او را ببخشید ولی آیا انصاف است آرامش روح این فرشتة کوچک و معصوم را متزلزل کنیم؟ او تصور می‌کند مادرش مرده است و برای او دعا می‌خواند و از خدا بخشایش گناهان مادرش را

استغاثه می‌کند. حالا اگر بداند مادرش زنده است چه فکری خواهد کرد؟ آلکسی آلکساندروویچ که تحت تاثیر درستی این استدلال قرار گرفت گفت: فکرش را نکرده بودم.

کنتس صورتش را با دست‌هایش مخفی کرد و مدتی خاموش ماند. مشغول دعا خواندن بود. سرانجام چنین گفت: هرگاه نظر مرا بخواهید، صلاح نمی‌دانم با تقاضای او موافقت کنید. مگر نمی‌بینم چقدر رنج می‌برید و چگونه از زخمتان خون می‌چکد؟ فرض کنیم شما وجود خودتان را اساسا در نظر نگیرید ولی نتیجة این ملاقات چه خواهد بود؟ برای شما رنج نوینی به وجود خواهد آورد و با دیگر کودک را ناراحت خواهد کرد. هرگاه این زن هنوز از احساسات بشری بهره‌ای داشته باشد خودش قبل از هرکس به زیان چنین ملاقاتی پی خواهد برد. خیر! من در این خصوص کمترین تردیدی را جایز نمی‌دانم و هرگاه اجازه دهید به همین مفهوم جواب او را بدهم.

جملاتی از متن کتاب آنا کارنینا

استپان آرکادیچ لبخند زد. او این احساس لوین را خوب می‌شناخت. می‌دانست که برای او دخترهای دنیا دو دسته‌اند؛ یک دسته همه دختران غیر از او که صاحب همه عیبها و ضعف‌های آدمها هستند و دخترانی بسیار عادی‌اند و دسته دیگر فقط اوست که از هر عیبی پاک است و از همه آدمها برتر است. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۷۰)

نباید تسلیم قهر گذشته شد و انسان می‌تواند زندگی خود را هر طور که بخواهد پیش ببرد. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۱۳۷)

ازدواج‌های موفقی که من می‌شناسم فقط از روی عقل و مصلحت صورت گرفته‌اند. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۱۹۰)

زن موضوعی است که هر قدر هم که مطالعه‌اش کنی باز هم کاملاً برایت تازگی دارد. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۲۲۰)

اگر من بودم چقدر از این حال به خود می‌بالیدم. وقتی به این جمعیت پای پنجره نگاه می‌کردم چقدر خوشحال می‌شدم! ولی او اعتنایی به این چیزها ندارد، فقط می‌خواهد خواهش مادرجان را رد نکند و اسباب خوشحالی او شود. چه رازی در وجود او نهفته است؟ چه چیز به او این قدرت را می‌دهد که به همه چیز بی‌اعتنا باشد و خود را در نهایت آرامی مستقل احساس کند؟ چقدر دوست داشتم که این را بدانم و از او بیاموزم! (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۲۹۰)

ترید پیرمرد به قدری خوشمزه بود که لوین از رفتن به خانه برای ناهار منصرف شد. با پیرمرد همکاسه شد و ضمن خوردن با او از کار و بارش حرف می‌زد و به مسائل او علاقه بسیار نشان می‌داد و از زندگی خود برایش می‌گفت و از مسائلی که ممکن بود برای او جالب باشد. احساس می‌کرد به او نزدیک‌تر است تا به برادرش و ناخواسته پیوسته خندان بود و لبخندش از محبتی بود که نسبت به پیرمرد در دل داشت. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۳۲۹)

بنای کانون خانواده از سر هوس یا به خواهش دل یا حتی گناه یکی از همسران ویران شدنی نیست. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۳۶۴)

مردم ما به قدری از نظر مادی و معنوی هر دو عقب مانده‌اند که ناچار با هر چه برایشان ناآشناست مخالفت می‌کنند. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۴۲۶)

گمان می‌کنم که این دو مساله از هم جدایی ناپذیرند و دوری باطل تشکیل می‌دهند. زن به سبب کافی نبودن آموزش از حقوق خود محروم می‌شود ولی همین کافی نبودن آموزشِ زن به علت محروم بودن او از حقوق خویش است. نباید فراموش کرد که شرایط بندگی زنان به قدری سخت و قدیمی است که ما اغلب نمی‌خواهیم شکاف عمیقی را که آنها را از ما جدا می‌کند درک کنیم. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۴۸۸)

انسان کسی را می‌تواند نجات دهد که خود اصرار به سقوط نداشته باشد. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۴۹۶)

فکرش را که می‌کنی، همه‌اش بارداری، همه‌اش دل‌آشوبه و تاریکی ذهن و بی‌اعتنایی به همه چیز و از همه مهمتر زشتی صورت و بی‌قوارگی بدن. همین کیتی، کیتی جوان و زیبا چه زشت شده است! من که وقتی آبستن می‌شوم نمی‌شود نگاهم کرد. زایمان فقط عذاب است، عذاب وحشتناک، آن‌وقت همه یک طرف، دقیقه آخر یک طرف. و تازه وقتی زاییدی شیر دادن بچه، شبهای بی‌خوابی و آن دردهای هولناک. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۷۴۶)

اگر عقلی را که به من داده شده است برای خودداری از زادن کودکانی بدبخت به کار نبرم پس فایده این عقل چیست؟ (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۷۸۳)

در زندگی خانوادگی اگر قرار باشد قدمی برداشته شود باید میان زن و شوهر اختلاف نظر کامل برقرار باشد یا توافق محبت‌آمیز. اگر روابط مبهم باشد، یعنی نه این و نه آن، هیچ کاری صورت‌پذیر نخواهد بود. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۹۰۲)

هیچ مردی در این دنیا نیست که مرا بشناسد. من خودم هم خودم را نمی‌شناسم. من به قول فرانسوی‌ها با هوسهای خودم آشنا هستم. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۹۲۷)

ما همه برای این خلق شده‌ایم که رنج بکشیم و همه به این امر آگاهیم و راههایی پیدا می‌کنیم که خود را گول بزنیم. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۹۳۵)

کیتی می‌دانست که موجب عذاب شوهرش چیست. از بی‌ایمانی خود در عذاب بود. اگر از کیتی می‌پرسیدند که آیا با توجه به اینکه بی‌ایمانان در آن دنیا به دوزخ خواهند رفت، او شوهرش را دوزخی می‌داند، ناچار تصدیق می‌کرد، با اینهمه از بی‌ایمانی شوهرش احساس بدبختی نمی‌کرد و گرچه معتقد بود که نجات برای نامعتقدان ممکن نیست و هیچ چیز را در دنیا به اندازه روح شوهرش دوست نمی‌داشت با این حال از بی‌اعتقادی شوهرش خنده‌اش می‌گرفت و در دل او را مضحک می‌شمرد. (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۹۵۸)

لوین گفت: این «ملت» کلمه خیلی مبهمی است. منشیهای بخش، معلمان و یک در هزار دهقانان ممکن است بدانند موضوع چیست. باقی هشتاد میلیون مردم روسیه مثل همین میخائیلیچ نه فقط عقیده‌ای ابراز نمی‌کنند بلکه کوچکترین اطلاعی از آنچه در صربستان می‌گذرد ندارند که عقیده‌ای درباره آن داشته باشند. نمی‌فهمم ما چرا به خود حق می‌دهیم که بگوییم اراده ملت چنین یا چنان است؟ (کتاب آنا کارنینا – صفحه ۹۵۸)

اگر قصد خرید رمان های زیبا را دارید این کتاب رادحتما در لیست تان قرار دهید  برای ثبت سفارش این کتاب با ارسال رایگان در همین صفحه میتوانید روی دکمه افزودن به سبد خرید کلیک کنید .

توضیحات تکمیلی
مشخصات

وزن 1320 g
ابعاد 21 × 15 × 6 cm
نویسنده
لئو تولستوی

مترجم
سودابه مبشر

ناشر
آتیسا

موضوع
داستان های روسی

نوع جلد
گالینگور

قطع
رقعی

تعداد صفحات
1061

تعداد جلد
2

شابک
9786226611145

نظرات (1)

1 دیدگاه برای کتاب آنا کارنینا اثر لئو تولستوی | 2 جلدی

  1. leila

    واقعا شاهکاره این کتاب شجاعت آنا رو تحسین میکنم ولی درکش نمی کنم …

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *