کتاب کنیز ملکه مصر اثر مایکل پیرامو
350,000 تومان
معرفی کتاب کنیز ملکه مصر
روایتی حقیقی و جذاب از زندگی کلئوپاتر قدرتمندترین زن مصر را در کتاب کنیز ملکه مصر نوشتهی میکل پیرامو بخوانید. شرمیون، کنیز و از دوستان نزدیک کلئوپاتر زندگی پرماجرای او را از کودکی تا زمان مرگ حکایت میکند. رمانی پرفراز و نشیب از زندگی ملکهای که با قدرت و زیباییاش اتفاقات بزرگی را در تاریخ رقم زد.
برای توضیحات بیشتر در مورد کتاب به پایین صفحه بروید و برای ثبت سفارش روی دکمه افزودن به سبد خرید کلیک کنید
اگر اولین بار است از هشتگ کتاب کتاب سفارش می دهید هزینه ارسال تان را مهمان ما هستید و ارسال شما رایگان میباشد .
ارسال رایگان برای خرید اول شما
با افتخار هزینه ارسال اولین سفارش کتاب تان را مهمان ما هستید !
خرید کتاب با ترجمه روان از بهترین ناشران
لذت خرید کتاب با ترجمه ای روان از بهترین ناشران را با ما تجربه کنید
دربارهی کتاب کنیز ملکه مصر:
بعضی از اسامی تاریخی در نظر ما آنقدر آشنا است که تصور میکنیم صاحبان این اسامی را خوب میشناسیم، در صورتی که عموماً مجموع اطلاعات ما راجع به آنها از بیست سطر تجاوز نمیکند آن هم مشروط بر اینکه توأم با افسانه نباشد.
یکی از اسامی تاریخی که به گوش همه رسیده، نام «کلئوپاتر» ملکهی مصر است. از اواسط نیمهی اول قرن حاضر به این طرف، مؤسسات فیلمبرداری نیز به شهرت این اسم کمک کردهاند، اما چون مؤسسات مزبور بازرگان هستند و میخواهند فیلمهای خود را بفروشند، وقایع تاریخی را طوری با افسانه توأم میکنند که اصالت از بین میرود و در ذهن بیننده، جز «افسانه» باقی نمیماند.
سرگذشتی که در این کتاب با عنوان «خدمتگزار کلئوپاتر ملکهی مصر» به شما ارائه میشود، غیر از آن است که تاکنون در فیلمها به تماشاچیان نشان دادهاند و با اینکه راجع به یکی از معروفترین اسامی تاریخی یعنی «کلئوپاتر» است، برای همه تازگی دارد.
کتاب کنیز ملکه مصر که نام اصلی آن کلئوپاترا ملکه نیل (Cleopatre reine du Nil) است از زبان نزدیکترین فرد به ملکه کلئوپاتر یعنی شرمیون روایت میشود؛ شرمیون بیشتر از آنکه کنیز ملکه باشد، دوست او بود و از کودکی به اصرار کلئوپاتر همراه با او در کلاسهای درس شرکت میکرد و زنی باسواد و دانا بود. روایت شرمیون از دوران کودکی آغاز میشود و زندگی اسرارآمیز کلئوپاتر را تا زمان مرگ بازگو میکند.
شرمیون در تمام دوران زندگی کلئوپاتر حضور داشته و از جزییترین روابط عاشقانه ملکه تا مسائل سیاسی مطلع بوده و آنها را به صورت خاطرات مکتوب کرده است. رمان کنیز ملکه مصر در قالب زندگی کلئوپاتر، به افراد و رخدادهای بزرگ تاریخی نیز میپردازد. ژولیس سزار و آنتونی مارک از شخصیتهای مشهوری هستند که در این روایت حضور دارند و هر دو روابط عاشقانهای با کلئوپاتر دارند.
کتاب کنیز ملکه مصر تنها زندگی روزمره و روابط عاشقانه ملکه را شامل نمیشود بلکه از دوران روم و مصر باستان نیز صحبت کرده و به مسائل سیاسی آن دوران نیز میپردازد. شرمیون به دلیل نزدیکی که با ملکه داشت در محافل و مجالسی شرکت میکرد که هیچ خدمتکاری اجازهی حضور در آنجا را نداشت، بنابراین روایات او مستند هستند.
شرمیون کلئوپاتر را زنی سیاستمدار، باهوش و بسیار زیبا توصیف کرده است که با همین زیبایی و جذابیت خیرهکننده، دو پادشاه روم را به سوی خود کشاند که باعث رقم خوردن جنگهایی در تاریخ شد. کلئوپاتر ابتدا روابط عاشقانهای را با ژولیس سزار و سپس با آنتونی شروع کرد که از هر دوی آنها صاحب فرزند نیز شد. بعد از کشته شدن سزار و آشفتگیهای سیاسی که رخ میدهد، نقطهی اوج کتاب شکل میگیرد.
کتاب کنیز ملکه مصر مناسب چه کسانی است؟
این کتاب علاوه بر اینکه داستانی واقعی و درگیرکننده است، اطلاعات تاریخی فراوانی را نیز در اختیار شما قرار میدهد که بدون شک خواندن آن برای علاقهمندان به روایات تاریخی بسیار جذاب و لذتبخش خواهد بود.
میکل پیرامو (Michel Peyramaure) را بیشتر بشناسیم:
وی از اولین و بزرگترین رمان نویسهای تاریخ محسوب میشود که در سال 1922 دیده به جهان گشود. او بعد از پایان دبیرستان مدتی در چاپخانهی پدرش کار کرد که در همان جا اولین اشعار خود را سرود؛ بعد از آن به روزنامهنگاری روی آورد. او اولین رمان خودش را در سال 1954 منتشر کرد و یک سال بعد از آن اولین اثر تاریخی خود را روانهی بازار کرد.
پیرامو اکثر کارهایش به تاریخ فرانسه اختصاص دارد و دربارهی بسیاری از شخصیتهای بزرگ تاریخی چون ناپلئون، جوآن، هنری پنجم و … آثاری را به نگارش درآورده است. او جوایز متعددی را دریافت کرده که از جمله آنها میتوان به جایزهی الکساندر دوما، اسجیدیال و جایزه بزرگ ادبیات در سال 1979 اشاره کرد.
ذبیح الله منصوری را بیشتر بشناسیم:
پرکارترین مترجم تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله حکیم اللهی دشتی مشهور به ذبیح الله منصوری (Zabih Allah Mansuri) است که در سال 1278 زاده شد و در سال 1365 از دنیا رفت. او علاوه بر ترجمه در نویسندگی و روزنامهنگاری هم دستی بر آتش داشت. منصوری در مدرسهای دوزبانه در سنندج درس خواند و از همان ابتدا زبان فرانسه را به خوبی آموخت. او در سال 1299 به تهران مهاجرت کرد و در همان سالها بود که پدرش را از دست داد. در ابتدا قصد داشت در رشته دریانوردی تحصیل کند اما کمکم به ادبیات و ترجمه روی آورد. در سال 1301 فعالیت ادبی خود را به عنوان مترجم در روزنامهی تازهتاسیس کوشش آغاز کرد و پس از آن با روزنامه و نشریات مختلفی چون اطلاعات، کیهان، ایران ما، خواندنیها، تهران مصور، سپید و سیاه، دانستنیها و… همکاری نمود. ذبیح الله منصوری در طول زندگی پرافتخار خود چیزی در حدود 1200 عنوان داستان، کتاب و مقاله ترجمه و منتشر کرد.
او از پیروان مکتب بسط و اقتباس در ترجمه بود و به پروراندن داستان در ترجمه اعتقاد داشت؛ نکتهای که باعث شده بود بسیاری از منتقدین از جمله رضا براهنی و حسینعلی مستعان نقدهای جدی به او وارد سازند. او علاوه بر مترجمی، نویسنده و روزنامهنگاری پرکار بود. به جرأت میتوان منصوری را یکی از تأثیرگذارترین چهرههای فرهنگی ایران در سالهای 1300 تا 1365 قلمداد کرد. اسماعیل حدادیان مقدم از نگاه ترجمهپژوهی آثار او را شبه ترجمه معرفی میکند. «سینوهه، پزشک مخصوص فرعون»، «خداوند الموت»، «غرش طوفان» و «خواجه تاجدار» از آثار ماندگار و درخشان ذبیح الله منصوری است.
در بخشی از کتاب کنیز ملکه مصر میخوانیم:
من تا آن روز تصور نمیکردم که پیر شده باشم، چون هر مرتبه که نظر به آینه میانداختم، رخسار خود را مثل روز قبل میدیدم. گرچه قدری موهایم _ بهخصوص در طرفین سر _ سفید شده بود، ولی من سفیدی آن مقدار از مو را دلیل بر پیری نمیدانستم و خویش را جوان میدیدم.
در مصر زنها موی خود را رنگ میکردند و زنهای اشراف هر چند روز یک مرتبه رنگ موی سر را مطابق رنگ لباس خود تغییر میدادند و کسی به آنها نمیگفت که پیر شدهاید، در آن صورت برای چه من که شرمیون هستم، برای مقداری موی سفید که در سرم نمایان شده، مضطرب شوم و خود را پیر بدانم؟ اما دو دندان جلوی دهان من افتادهاند و من بعد از دیدن هریسه و شنیدن صدای او از وحشت لرزیدم، زیرا چون هریسه دندانهای جلو نداشت، نمیتوانست درست تکلم کند و کلمات وقتی از دهانش خارج میشدند، طوری به گوش میرسیدند که انسان را متنفر میکرد.
به خود گفتم از این قرار من هم موقع صحبت کردن مثل هریسه حرف میزنم، زیرا دو دندان جلوی دهانم افتادهاند و اگر من مثل هریسه صحبت کنم، وای بر من.
من تصور نمیکردم پیر شده باشم. اطراف من، کسانی که در دورۀ جوانی همسن من بودند، پیر میشدند، ولی من خود را مصون از خرابیِ گذشتِ زمان میدانستم.
در بخشی دیگر از کتاب کنیز ملکه مصر میخوانیم:
من هرگز روزی را فراموش نمیکنم که کلئوپاتر برای اولین مرتبه به اتفاق آنتوان به گردش رفت و من هم در تخت روانی که حامل آنها بود حضور داشتم و آن دو را باد میزدم.
شانزده تن از غلامان تخت روان را حمل میکردند و لباس متحدالشکل بر تن داشتند. لباس آنها عبارت بود از یک لنگ ارغوانی دارای مفتولدوزی نقره و یک کفش که با تسمههای سفیدرنگ به پا بسته میشد و تسمههای کفش بهطور مارپیچ اطراف ساق پا را میگرفتند و یک شال سبزرنگ که چون حمایل میبستند و در موقع استراحت آن را میگشودند و عرق بدن را خشک میکردند.
پشاپیش غلامانی که حامل تخت روان بودند، یکی از صاحبمنصبان درباری حرکت میکرد و او را جلودار میخواندند. لباس جلودار مثل لباس غلامان بود، اما در عوض شال، یک کلیچهٔ سبزرنگ میپوشید. آن کلیچه آستین نداشت و دو دست جلودار عریان به نظر میرسید.
جلودار کلاه مصری بر سر مینهاد. همه میدانند که کلاه مصری دارای طیلسان است و طیلسان از عقب مثل یک پرده گردن را میپوشاند و مانع از این میشود که از قفا آفتاب بر گردن و صورت بتابد.
جلودار پیوسته یک چماق کوتاه به دست میگرفت که از چوب بود، اما روی آن را مطلا میکردند. چماق مزبور علامت مرتبه و شغل جلودار به شمار میآمد و وقتی مردم در خیابانها جلودار را با لباس و چماق مخصوص میدیدند، کوچه میدادند و ارابهها کنار میرفتند تا تخت روان بتواند بدون معطلی عبور کند.
کلئوپاتر بدون اسکورت در خیابانهای اسکندریه حرکت میکرد و آن روز هم که برای اولین مرتبه با آنتوان سوار تخت روان شد تا شهر را به وی نشان بدهد، بدون اسکورت حرکت میکرد.
کلئوپاتر نهفقط خیابانها و عمارات اسکندریه را خوب میشناخت، بلکه راجع به سوابق آنها اطلاعاتی زیاد داشت؛ طوری که بعضی اوقات سوابق تاریخی خیابانها را هم برای آنتوان میگفت و آن ژنرال رومی حیرت میکرد که چطور دختری جوان آنهمه اطلاعات دارد و همهجا را بهخوبی میشناسد.
فراموش نمیکنم اولین چیزی که سبب حیرت آنتوان شد، عرض خیابانهای اسکندریه بود؛ چون در خیابانهای درجهاول اسکندریه دوازده ارابه میتوانند کنار هم حرکت کنند. بعد از عرض خیابان، آنچه سبب حیرت آنتوان شد، شیرهای آب و لوله بود و پرسید: «این آب که از شیرها جاری است از کجا میآید؟»
کلئوپاتر جواب داد: «دو قرن و نیم است که این شهر آب لولهکشی دارد. آب رودخانهٔ نیل وارد یک مخزن بزرگ میشود و از آنجا به طرف لولهها جریان پیدا میکند، لذا مردم همیشه آب دارند و شیرهای کنار خیابان هم برای استفادهٔ عموم نصب شدهاند تا عابرین و مسافرین از آنها بهرهمند شوند.»
اگر قصد خرید رمان کنیز ملکه مصر را دارید روی دکمه افزودن به سبد خرید در اول صفحه کلیک نمایید .
مشخصات |
مترجم : ذبیح الله منصوری |
---|
2 دیدگاه برای کتاب کنیز ملکه مصر اثر مایکل پیرامو
محصولات مشابه
کتاب برادران کارامازوف اثری از فئودور داستایفسکی
کتاب قمار باز | اثر فئودور داستایفسکی
کتاب کتابخانه نیمه شب | نوشت مت هیگ | نشر کوله پشتی
کتاب ملت عشق | الیف شافاک | نشر ققنوس | ترجمه ارسلان فصیحی
کتاب هزار خورشید تابان | اثر خالد حسینی
کتاب و کوهستان طنین انداز شد | اثر خالد حسینی
ارسال رایگان
برای خرید بالای ۳۰۰ تومن
خرید مطمئن
اعتماد شما سرمایه ماست
پشتیبانی 24/7
همیشه هستیم.
پرداخت سریع
پرداخت شتابی.
از بهترین ناشران کتاب
و روان ترین ترجمه ها
جمشید ۱۳۷۲ –
فوق العاده بود
نگار اسماعیلی –
یکی از بهترین رمان های با موضوع تاریخ