با آنکه بیش از نیم سده از انتشار کتاب طاعون میگذرد؛ همچنان اهمیت خود را حفظ کردہ است. ماجرای رمان «طاعون» که راوی آن تقریباً تا پایان کتاب خود را معرفی نمیکند، در شهری به نام «اران» اتفاق میافتد. این کتاب درباره شهری است که سراسر آن را بیماری طاعون فرا میگیرد و نخستین نشانههای آن هجوم موشها به شهر است.
کامو در این رمان به بررسی حالات و روحیات افراد در زمانهای مختلف این دوره پرداخته است. حس همدلی، وحشیگری، عذاب وجدان و…. در یک بلای همگانی. کامو در مورد این رمانش در نامهای به رولان بارت مینویسد که در مقایسه با رمان «بیگانه»، «طاعون» بی گفتوگو است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی؛ اجتماعی که باید در مبارزههایش شرکت کرد. اگر از «بیگانه» تا «طاعون» راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است.
آلبر کامو (Alber Camus) یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. در سال ۱۹۵۷ به خاطر اینکه با صمیمیت روشنبینانهاش مسئلهی وجدان انسان در عصر حاضر را آشکار ساخته است و ارزشآفرینی حائز اهمیتی در ادبیات ایجاد کرده است، جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. او در دانشگاه الجزیره تحصیل کرد و تا پیش از آنکه در سال ۱۹۳۰ گرفتار بیماری سل شود دروازبان تیم فوتبال این دانشگاه بود. آلبر کامو نویسنده، روزنامهنگار و فیلسوف مشهور قرن بیستم است که عقایدش منجر به وجودآمدن فلسفهی هیچانگاری شده است. او در مقاله انسان طاغی اذعان داشته که تمام عمر خود را صرف مقابله با پوچگرایی کرده است و معتقد به آزادیهای فردی است.
در کتاب طاعون میخوانیم:
رویدادهای عجیب این کتاب از این قرار بود؛ به نظر عموم مردم، شهر به شکل همیشگیاش نیست. کمی از وضع عادی خارج شده، آنطور که در نگاهاول یک شهر معمولی بهنظر میرسد، اما نه بهشکلی که پیش از دورهی حاکمنشین فرانسوی ساحل الجزیره بود. باید گفت که ظاهر شهر، ظاهری زشت است. ظاهری آرام دارد و همین آرامش، درکِ متمایزبودن این شهر با شهرهای تجاری دیگر را مشکل میکند.
اول از همه؛ آبوهوا. برای مثال این شهر، شهریست بدون کبوتر، جاییست که درآن ما نه پرواز پرندهها را میبینیم، و نه ریزش برگهای درختان را. میتوان گفت که این شهر، شهری بدون جاذبه است. تغییر فصلها را در این شهر، در ابریبودن یا صافبودن آسمان نمیبینی. فقط سبدهای گل را در دستهای گلفروشان کم سنوسال و دورهگرد خیابان میبینی. بعد تابستان سوزان این شهر است که مردم را در پناه سایهی اتاقها و در زیر پنجرهها زندانی میکند. وقتی پاییز میرسد، در کوچههای شهر، گل و لای آزاردهنده، مردم را حسابی عصبانی میکند. در بین فصلها، فقط زمستان این شهر قابل تحمل است. اما مردم اینجا چهطور روزگار میگذرانند؟ دوستیها و دشمنیهایشان؟ مرگ و میرشان؟
همین ویژگیهاست که فرهنگ مردم کوچک ما را بههمراه آبوهوای خاصاش بهوجود میآورد. آبوهوایی که در مرگ و زندگیشان، و در خلقوخویشان تأثیر میگذارد. بعضیها را تحریک میکند و به حرکت وا میدارد. بعضیها را هم کسل و لَخت میکند، آنقدر که حوصلهی هیچ کاری را نداشته باشند.
روزها سخت کار میکنند و شبها در کافهها جمع میشوند و تفریح میکنند. البته آدمهایی هم هستند که جور دیگری زندگی میکنند و تفریحشان هم مخصوص خودشان است. هر چه هست در زندگی و رفتارشان تعادلی وجود ندارد. در شهر اوران، مثل باقی شهرها مردم عادت ندارند دربارهی زندگیشان فکر کنند و یا خودشان را دوست داشته باشند. یکی از عجایب این شهر «مُردن» است. مردن به هر وسیلهیی که رایج است در اینجا وجود ندارد.
وقتی بیماری نیست، فکر مرگ هم سراغ آدم نمیآید و این احساس یکنواختی باعث میشود که زیبایی لحظههایی مثل سپیدهی صبح و شب و خیلی از دیدنیهای دیگر در تنبلی و ملال از دست برود. چیزی که کلیت دارد جنبهی بیهدفبودن و بیهودهبودن زندگیست. هر کس هم که از جای دیگری به اینجا بیاید، به زودی با عادتهای مردم کنار میآید و چیزی به نام «هیجان» را به ذهناش راه نمیدهد.
در بخشهایی دیگر از کتاب میخوانیم
«آنچه ضرورت داشت شناختن صریح آن چیزی بود که باید شناخت. به دور ریختن سایههای بیهوده و اتخاذ تدابیر بود. آنگاه طاعون متوقف میشد. زیرا مردم تصوری از طاعون نداشتند یا تصور نادرست داشتند.»
«سوال من این است:«چرا خود شما اینهمه فداکاری به خرج میدهید در حالی که به خدا ایمان ندارید.» ریو بیآنکه از تاریکی خارج شود گفت که به این سوال قبلا جواب داده است و اگر به خدای قادر مطلق معتقد بود از درمان مردم دست بر میداشت و این کار را به خدا وا میداشت.»
«شر و بدی در دنیا وجود دارد پیوسته از نادانی میزاید و حسن نیت نیز اگر از روی اطلاع نباشد ممکن است به اندازه شرارت تولید خسارت کند. مردم بیشتر خوبند تا بد و در حقیقت، مسئله این نیست. بلکه آنها کم یا زیاد نادانند و همین است که فضیلت یا ننگ شمرده میشود. نومیدکنندهترین ننگها، ننگ آن نادانی است که گمان میکند همه چیز را میداند و در نتیجه به خودش اجازه آدم کشی میدهد: روح قاتل کور است و هرگز نیکی حقیقی یا عشق زیبا بدون روشن بینی کافی وجود ندارد.»
«اما انسان همینکه عادت کرد، روزگارش بیدردسر میگذرد.»
«روشن است که شما قادرید در راه یک اندیشه بمیرید. و من از آدمهایی که در راه اندیشه میمیرند خسته شدهام. من به قهرمانی عقیده ندارم. میدانم که آسان است. به این نتیجه رسیدهام که کشنده است. آنچه برای من جالب است این است که انسان زندگی کند و از آن چیزی که دوست دارد بمیرد.»
«گمان میکنم که من قهرمانی و تقدس را زیاد نمیپسندم. آنچه برایم جالب است انسان بودن است.»
اگر قصد خرید رمان های زیبا را دارید کتاب طاعون را حتما در لیستتان قرار دهید و برای ثبت سفارش روی دکمه افزودن به سبد خرید کلیک کنید .
کتاب طاعون اثر آلبر کامو
180,000 تومان
کتاب طاعون، یکی از آثار ادبی برجستهی جهان و اثری فلسفی از آلبر کامو، رویدادهای عجیبی را گزارش میدهد که توصیف جامعهای است بیهدف و بیهوده، که هیچ تعادلی ندارد. در این کتاب، کامو ما را به سفری در درون بسیاری از شخصیتهای داستان که در شهر اوران وجود دارند، میبرد و طاعون همان رویداد عجیب شهر اوران است.
برای توضیحات بیشتر در مورد کتاب به پاییین صفحه بروید و برای ثبت سفارش روی دکمه افزودن به سبد خرید کلیک کنید
خرید کتاب طاعون با ارسال رایگان در هشتگ کتاب
اگر اولين بار است که از هشتگ کتاب سفارش مي دهيد هزينه ارسال تان را مهمان ما هستيد و ارسال شما رايگان ميباشد
ارسال رایگان برای خرید اول شما
با افتخار هزینه ارسال اولین سفارش کتاب تان را مهمان ما هستید !
خرید کتاب با ترجمه روان از بهترین ناشران
لذت خرید کتاب با ترجمه ای روان از بهترین ناشران را با ما تجربه کنید
3 دیدگاه برای کتاب طاعون اثر آلبر کامو
محصولات مشابه
کتاب چشم هایش بزرگ علوی بدون سانسور
کتاب سمفونی مردگان بدون سانسور عباس معروفی
کتاب مثل خون در رگ های من | نامه های شاملو به آیدا | نشر چشمه
کتاب ملت عشق | الیف شافاک | نشر ققنوس | ترجمه ارسلان فصیحی
کتاب هزار خورشید تابان | اثر خالد حسینی
کتاب همسایه ها بدون سانسور اثر احمد محمود
ارسال رایگان
برای خرید بالای ۳۰۰ تومن
خرید مطمئن
اعتماد شما سرمایه ماست
پشتیبانی 24/7
همیشه هستیم.
پرداخت سریع
پرداخت شتابی.
از بهترین ناشران کتاب
و روان ترین ترجمه ها
farzane alinejad –
میتونم بگم این کتاب یکی از بهترین کتاباییه که تا امروز خونده ام جزء اون دسته از کتابهاییه که بارها آدم باید برگرده و جملاتش رو مرور کنه، یا اینکه کتاب رو بازخوانی کنه. شخصیتهای داستان کاملا ملموس هستند انقدر با ظرافت این شخصیتها پرداخته شدن که وقتی داری دیالوگها رو میخونی گویی مستقیما داری باهاشون حرف میزنی، بحث هایی که در کتاب بین شخصیتها شکل میگیره بسیار عمیقه به شکلی که لازمه ساعتها بهش فکر کرد و درش غرق شد،این کتاب بسیار زیاد خواننده رو درگیر خودش میکنه، فضا سازی فوق العاده ای داره کتاب شما را کاملا وارد فضا-زمان دیگری میکنه.
سهند ابراهیمی –
این کتاب یه مُسکنه برای انسانهای عصر کرونا
لیلا نظری –
از پیش زمینه داستانی خیلی خوب استفاده شده برای بیان حرفای نویسنده،که به داشتن امید حتی در بدترین شرایط تاکید میکنه.عارف.ن