کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم (what i wish i knew when i was 20)
تینا سیلینگ، استاد دانشگاه استنفورد، با دقت و ظرافت، دورنمایی جذاب برای گذر از دانشگاه به حیطه شغلی را در کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم ارائه میدهد.
او با استفاده از برداشت بیمثال خود، به عنوان عصبشناسی که در زمینه نوآوری و کارآفرینی فعالیت میکند، نکاتی را در زمینه چگونگی کشف خلاقیت به منظور رسیدن به اهداف را مطرح میکند.
اکثر نوشتههای سیلینگ شبیه بدیهیات مطابق عقل سلیم هستند اما او ایدههایش را با آب و تاب ارئه میکند و برای نکاتی که یادآور میشود مثالهایی از دانشگاه استنفورد و Silocon Valley میآورد. توصیه او برای کسانی که در حال شروع کار هستند و کسانی که به دنبال بهبود و قویتر کردن شغلشان هستند ارزشمند خواهد بود.
نقد و بررسی کتاب کاش وقتی ٢٠ ساله بودم می دانستم
ایوان مکینتاش استاد و سخنران برجستهی رسانههای دیجیتالی دربارهی کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم مینویسد: «کتاب « کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم» یک کیمیا و دُرّ بیهمتاست و هر اندیشه و عملی که از آن تاثیر بپذیرد به بخشی از این کیمیا تبدیل خواهد شد.
من در ماه گذشته دهها نسخه از آن را خریداری کرده و به عنوان جایزه به شرکتکنندگان در سمینارهایم اهدا کردهام. این کتاب حاوی ماجراها و مثالهایی است که تینا سیلیگ هنگام تدریس در دانشکده مهندسی دانشگاه استنفورد و مرکز کارآفیرنی و دانشکده طراحی به آنها تاکید کرده است، هدف این کتاب آزمودن شیوههای گوناگون برای تبدیل شدن به چیزی است که در توان شماست.»
نظرات پیرامون کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم
آقای گای کاواساکی مؤسس شرکت آل تاپ و نویسنده کتاب نظارت بر واقعیت دربارهی این کتاب میگوید:
«۲۰ سالگی را فراموش کنید. این همان چیزی است که آرزو میکردم همین حالا بدانم. دکتر سیلیگ با نگارش این کتاب افقهای تازهای را به روی دیدگاههای ما میگشاید و برای جذب اندیشههای بکر، پویا و سازنده یاری و حمایتمان میکند.»
جان تامسون، استاد دانشکده ی مهندسی استانفورد
«این کتابی است بزرگ. شاید مثل سایر کتابها سریع آن را بخوانید اما به طور قطع بارها به آن مراجعه خواهید کرد. تا با توسل به افکار و آرمانهای هوشمندانه اش با دست پر به جنگ مشکلات و موانعی که بر سر راهتان قد علم کرده اند بروید و آنها را ازمیان بردارید.»
جان مایرز، دانشجوی دانشکده طراحی استانفورد
«این کتاب حاوی ماجرای زندگی افرادی ست که به طرزی شگفت انگیز بدترین موقعیتها را به فرصت های مثبت تبدیل کرده اند. این افراد در پرتو ذهن هشیار و کنجکاوشان شناخته ها را رهاکرده و به استقبال ناشناخته ها رفتند ونهایتا پلی زدند که آنان را از محدوده ی الگوهای کهنه و تکراری به قلمرو طرحها و ایده های جدید رهنمون کرد.»
استیو کیس، مدیر و بنیانگذار امریکن آن لاین
«اندیشه های نبوغ آسای این کتاب یاری تان می کند طرحها و اهداف خویش را از نو ترسیم کرده. و قابلیت هایتان را درحدکمال به انجام رسانید.»
موضوع کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم
نقل ماجراهای جذاب و حیرتانگیز افرادی است که نویسنده در مقام استاد، محقق، مشاور و… با آنها سروکار داشته است.
بعضی ازاین ماجراها در کلاسهای دانشگاهی، برخی در حوزه مدیریت و اجرا ، و برخی نیز در خلال زندگی روزمره مردم اتفاق افتاده است.
نقطه اشتراک همه این افراد آن است که بر تمام الگوها و مفروضات از پیش تعیین شده در ذهنشان خط بطلان کشیده و از چشماندازی کاملا متفاوت به همه چیز نگریستند و در تلاش برای تحقق بخشیدن به رویا هایشان هستند.
درنتیجه موقعیتهای به ظاهر پیش پاافتاده و به کم اهمیت را به فرصتهایی مبدل ساختند که هرگز در حیطه تصور و تخیلشان نمیگنجید.
مطالعه کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم فرصتی خوبی است تا از شر بسیاری از الگوهای معیوب گذشته که در اعماق وجودمان ریشه دوانده رها شویم. آنگاه خواهید دید که روابطمان با مردم، ایدهها و اشیاء معنایی متفاوت پیدا خواهند کرد.
دربارهی کتاب کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم اثر تینا سیلیگ
کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم (What I wish I knew when I was 20) نوشتهی تینا سیلیگ برای نخستین بار در سال 2009 منتشر شد.
این کتاب از همان ابتدای انتشارش فروش فوقالعادهای داشت و جز بهترین کتابهای خودشناسی قرار گرفت است.
پروفسور سیلیگ در این کتاب همهی قوانین گذاشته را دور میاندازد و با ارائهی قوانینی جدید تفکر خارج از عرف را به خواننده آموزش میدهد.
او دربارهی این کتاب مینویسد: « ذهن ناهشیار را می توان به کامپیوتری تشبیه کرد که بعضی از داده های آن نادرست است. و مطالعه ی این کتاب مجالی است شگفت تا گرایشهایی را که نسبت به زندگی دارید دقیق تر بنگرید و از شّر بسیاری از الگوهای معیوب گذشته که در ژرفای وجود تان ریشه دوانده رها شوید. آنگاه خواهیددید که روابطتان با مردم، ایده ها و اشیا معنایی یکسره متفاوت پیدا خواهدکرد.
در مقام مربی نوآوری و کارآفرینی به تجربه دریافتهام که این افکار و آرمانها برای افرادی که در محیط های دینامیک و پویا کار میکنند ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
زیرا اوضاع و شرایط در چنین فضاهایی به سرعت تغییر کرده و افراد به ناچار باید بدانند چگونه فرصتها را شناسایی کرده، اولویتها را تغییر داده و اندیشههای نو و آرمانهای تازه را بیازمایند.
به همین دلیل این نقطه نظرها برای افرادی که مایلند انسان کارآمدی باشند و از تمام تواناییهای خود بهره ببرند گنجینهای به راستی ارزنده است.»
دربارهی تینا سیلیگ نویسندهی کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم
تینا سیلیگ (Tina Seelig) نویسنده، کارآفرین و استاد دانشگاه استنفورد است. او استاد عملی دانشکدهی علوم مدیریت و مهندسی است و دروسی مانند دیزاین و خلاقیت را تدریس میکند. درسهای که تینا سیلیگ تدریس میکند بیشتر در حوزهی خلاقیت و نوآوری هستند و پروفسور سیلیگ برخی از تمریناتی را که به دانشجویانش داده است را در کتابش شرح داده است.
تینا سیلیگ دارای مدرک دکتری عصب شناسی از دانشگاه استنفورد است و امروز او را به عنوان متخصص مدیریت، کارآفرینی و سرمایهگذاری جسورانه در استارت آپ های حوزهی تکنولوژی میشناسند.
تینا سیلیگ تاکنون کتابهای زیادی نوشته است اما هیچکدام از کتابهایش به اندازهی کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم پرفروش نبودهاند.
پروفسور تینا سیلیگ دربارهی این کتاب مینویسد: « تمام ماجراهایی که در این کتاب به آنها اشاره می کنم در کلاسهای دانشگاه استنفورد اتفاق افتاده است؛ همچنین از تجربیات گذشتهام به عنوان محقق، کارآفرین، مشاور مدیریت، استاد، نویسنده نیز تاثیر پذیرفته است.
شماری از داستانها نیز مربوط به کارآفرینان، مخترعان، هنرمندان و دانشگاهیان در زمینه های مختلف است. البته در این راستا بخت و اقبال پیوسته با من یار بود. زیرا اغلب با افرادی کنجکاو و پرس وجوگر سروکار داشته ام که با به چالش کشیدن مفروضات، دید قالبی و الگوهای نادرست نهفته در ضمیرشان کارهای چشمگیری انجام داده و مشتاقانه مایل بوده اند ماجرای شکستها و موفقیتهایشان را با دیگران در میان گذارند.
مروری بر فصلهای کتاب کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم
کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم در 9 فصل نوشته شده است.
-
فصل اول: یکی بخر، دوتا ببر
-
فصل دوم: سیرک وارونه
-
فصل سوم: از چاقی بمیرید یا در قطب جنوب مایو بپوشید
-
فصل چهارم: لطفا کیف پولتان را بیرون آورید
-
فصل پنجم: چاشنی اسرارآمیز درهی سیلیکون (Silicon Valley)
-
فصل ششم: مهندسی فقط برای دختران است.
-
فصل هفتم: لیموناد را به هلیکوپتر تبدیل کنید.
-
فصل هشتم: از اعتبار و نیکنامیتان مراقبت کنید.
-
فصل نهم: استاد، آیا این سوال در امتحان میآید؟
اگر قصد خرید کتاب های موفقیت و یا خرید کتاب های توسعه فردی را دارید این کتاب را حتما در لیستتان قرار دهید .
برای ثبت سفارش روی دکمه افزودن به سبد خرید کلیک کنید .
انصاری –
کتابش در مورد هوش مالی در نوجوونی هس کتاب مفیدیه